بحث حقوق زنان همیشه داغ است؛

وحید قرایی
وحید قرایی
بحث حقوق زنان همیشه داغ است؛

برداشتن عینک بدبینی

وحید قرایی - بحث‌هایی مثل خشونت علیه زنان و حق و حقوق قانونی خانم‌ها سال‌های سال نقل محافل مختلف است؛ این بحث علاوه بر اینکه یک مسئلۀ جهانی و بین‌المللی تلقی می‌شود، درون مرزهای یک کشور هم بسته به عقاید و آرمان‌ها و مذهب رسمی، جایگاه خودش را دارد، به نحوی که کوچک‌ترین اتفاقات، تغییرات، اعتراضات و رویدادهای مرتبط می‌تواند ابعادی بین‌المللی پیدا کند و بحث‌های زیادی را به وجود آورد. در این بین به نظر می‌رسد در ایران نیز این بحث طرفداران زیادی دارد و همیشه میان گروه‌های فکری مختلف اعم از خانم‌ها و آقایان دیدگاه‌های متنوعی مطرح می‌شود. یکی از مهم‌ترین این بحث‌ها حقوق قانونی خانم‌هاست که نمود مهم آن را می‌توان در دادگاه‌های خانواده مشاهده کرد؛ جایی که معمولاً خانم‌هایی که با همسرشان به اختلاف اساسی رسیده‌اند به دنبال این حق و حقوق، راهروهای دادگاه را طی می‌کنند و به دنبال دستیابی به بهترین نتیجه از طریق مواد قانونی و رسیدگی قضایی هستند؛ اما موضوعی که مورد توجه قرار دارد این است که آیا قوانین موجود تبعیض‌آمیز است و به‌نوعی در دعاوی طرف مردان را می‌گیرد یا اینکه بیشتر به زنان توجه دارد و به قولی در دعاوی بیشتر هوای آن‌ها را دارد؟ این موضوع بسیار مورد بحث است؛ شاید بسیاری از خانم‌ها بر این باورند که قوانین خانواده در ایران مردسالار بوده و توجه زیادی به‌ حق و حقوق خانم‌ها ندارد؛ همین باعث شده که مطالب زیادی در این مورد بیان شود و مطالبۀ این دسته از افراد، تغییر قوانین با چرخش بیشتر به سمت حقوق زنان است. در سال‌های اخیر نیز چه در بحث قوانین و چه در بحث رویۀ عملی دادگاه‌ها با تحولات زیادی مواجه بوده‌ایم که قاعدتاً ناشی از این مطالبات و خواست‌هایی است که در عرصۀ عمومی بیان می‌شود.

سکوت را بشکنیم

فهیمه رضاقلی
فهیمه رضاقلی
سکوت را بشکنیم

افزایش خشونت در جامعه با نادیده گرفتن حقوق زنان

گفت‌وگو با مینا مجدزاده وکیل دادگستری و فعال مدنی

۲۵ نوامبر که روز مبارزه با خشونت علیه زنان است تا دهم دسامبر هر سال، ۱۶ روز نارنجی برای محو خشونت علیه زنان نام‌گذاری شده؛ خشونت علیه زنان فقط به معنی درگیری فیزیکی و توهین لفظی نیست؛ هرگونه رفتار و گفتار جنسیت‌زده که موجب آزار، تحقیر و محدودیت زنان شود چه در سطح جامعه و چه در محیط خانواده، نوعی خشونت علیه زنان تلقی می‌شود و باید با آن مقابله کرد.

می‌توان گفت ریشۀ بسیاری از رفتارهای ناعادلانه، نابرابر و حتی توهین‌آمیز نسبت به زنان، در نابرابری‌های قانونی موجود است. نابرابری‌هایی که در قوانین جزایی، مدنی و خانوادۀ ما علیه زنان وجود دارد و با توجه به اینکه ایران چند سالی است به عضویت کمیتۀ اجرایی تدوین قوانین و مقررات مقابله با خشونت علیه زنان درآمده، باید فکری اساسی به حال این قوانین نابرابر بشود. علاوه بر این، ما وقتی می‌توانیم برای زنان و مردان، حقوق و جایگاه‌های برابر در جامعه قائل شویم و از حذف خشونت علیه زنان در جامعه بگوییم که در نهاد خانواده، جایگاه زن و مرد برابر دانسته شود و برای مقابله با مصادیق خشونت خانگی چاره‌ای اندیشیده شود؛ چراکه خشونت در چهارچوب خانواده نمی‌ماند و آنچه در جامعه می‌بینیم، نتیجۀ مستقیم چیزی است که در خانواده‌ها می‌گذرد.

در گفت‌وگو با «مینا مجدزاده» وکیل دادگستری، فعال مدنی و مؤسس انجمن خیریۀ یاس کرمان در مورد مصادیق رایج خشونت علیه زنان در جامعۀ ما، وضعیت لایحۀ منع خشونت علیه زنان و میزان اثرگذاری آن بر کم کردن خشونت‌های خانگی و پنهان در صورت تصویب و نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در کاهش مصادیق خشونت علیه زنان صحبت کردیم.

خشونت علیه زنان مصادیق و دامنۀ گسترده‌ای دارد؛ از خشونت کلامی، خانگی و جنسی تا خشونت اقتصادی و اجتماعی؛ در جامعۀ ما کدام نوع از این خشونت‌ها رواج بیش‌تری دارد؟

خشونت ابزاری است برای کنترل دیگران و شامل طیف گسترده‌ای از اعمال و حرکات افراد می‌شود؛ از رابطۀ بین دو نفر تا نسل‌کشی و جنگ دولت‌ها و ابعاد دیگر؛ اما آنچه در این گفت‌وگو مدنظر ماست خشونت علیه زنان و همچنین ابعادی از خشونت علیه کودکان است، چراکه این دو نوع خشونت تا حد زیادی به هم پیوسته‌اند؛ معمولاً این نوع خشونت‌ها پنهان هستند و برخی از ابعاد آن شاید هیچ‌گاه بیان نشوند. گفته می‌شود از هر سه زن، دو نفر در طول زندگی خود در معرض انواع خشونت قرار می‌گیرند؛ این خشونت می‌تواند کلامی، رفتاری و فیزیکی مثل کتک زدن و فحاشی باشد. از آنجایی که به‌خصوص در جامعۀ ما عمدتاً فردی که مورد تعرض قرار گرفته، آن را اعلام نمی‌کند، نمی‌شود گفت چه نوع خشونتی بیش‌تر اعمال می‌شود؛ اما در مورد اینکه چه نوع خشونتی بیشتر مطرح می‌شود و نمود پیدا می‌کند، می‌توان گفت آزارهای جسمی بیش از سایر خشونت‌ها گزارش می‌شوند. تعداد کسانی که به‌واسطۀ کتک خوردن از شوهرشان و آسیب جسمی به مراجع قضایی مراجعه می‌کنند، بیش از سایر زن‌هاست؛ اما به‌طور قطع تعداد کسانی که مورد آسیب‌های عمیق روحی قرار دارند و معمولاً تحمل می‌کنند، بیش‌تر است اما هیچ‌وقت بیان نمی‌شود.

اصلاح بخش قابل‌توجهی از قوانین مربوط به زنان در ایران

هادی شریفی
هادی شریفی
اصلاح بخش قابل‌توجهی از قوانین مربوط به زنان در ایران

حمایت از زنان تحت خشونت، بر عهدۀ مدعی‌العموم گذاشته شود

در یک تعریف کلی می‌توان خشونت را عملی آسیب‌رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می‌دهد و دارای ابعاد روانی، فیزیکی، جنسی و اقتصادی است. (کار، مهرانگیز، ۱۳۸۰، ص ۱۷). خشونت علیه زنان در تعریف جهانی دو نوع است؛ یکی خشونت فیزیکی است که آثار آن غالباً قابل مشاهده است؛ اما نوع دیگر، خشونت‌هایی است که آثار مخرب آن‌ها به چشم نمی‌آید و در عین حال تحمل‌شان دشوار است مانند فریب دادن زنان، بی‌توجه بودن نسبت به خواسته‌های آنان، انتقاد کردن و سرکوب مداوم، جدا کردن زن از فرزندانش، پرخاش کلامی و رفتاری، وادار کردن زن به ترک خانه، تهمت اخلاقی و جنسی و وادار کردن زن به پوشش خاص بدون میل خود. زنان در همۀ دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبه‌رو شوند، علاوه بر همسر، پدر و برادر، حتی فرزندان پسر نیز می‌توانند به زن خشونت کنند. زنان ممکن است در زندگی خود چهار شكل خشونت فيزيكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه ‌كنند.

خشونت عليه زنان در همۀ طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافيايی يافت می‌شود اما در برخی از گروه‌ها مانند خانواده شايع‌تر است. یکی از مشخصات عمومی خشونت خانوادگی علیه زنان در سراسر جهان، پنهان بودن آن از نظرها در بیشتر موارد است. مسائل و مشکلات معیشتی و فقر ازجمله عوامل زمینه‌ساز خشونت در خانواده محسوب می‌شود، زیرا درک نامناسب از نابرابری‌های اجتماعی به اشکال مختلف آن باعث نشت مسائل بیرون از کانون خانواده به درون شده و بستر ناآرامی و اعمال خشونت را مهیا می‌سازد.

خشونت علیه زنان را می‌توان کنترل کرد

محدثه علیمرادی
محدثه علیمرادی
خشونت علیه زنان را می‌توان کنترل کرد

خشونت پدیده‌ای جهانی است که در همه جوامع وجود داشته و دارد. بحث خشونت علیه زنان از زوایای مختلف و در مباحث بسیار گسترده قابل‌بررسی است. هرگونه رفتار یا گفتار آزاردهنده که موجب آسیب‌های جسمی و روانی، ذهنی و یا رنج و آزار زنان شود خشونت علیه او است. به‌طورکلی می‌توان این‌گونه مطرح کرد که خشونت صرفاً آسیب جسمی و یا اعمال ضرب و شتم و یا آزار جنسی نسبت به زن نمی‌باشد. اگرچه اولین و اساسی‌ترین تعریفی که از خشونت علیه زنان به ذهن خطور می‌کند همین نوع از آسیب است. تصویر خواسته‌های مردانه‌ای که از سوی مردان بر روی باورهای زنانه می‌افتد و اندیشه و رفتار زن را در بند خود اسیر می‌کند نیز نوعی خشونت است. نمود خشونت یک چشم کبود یا دندان‌شکسته و صورت خونی نیست. می‌توان گفت خشونت حتی می‌تواند بی‌کلام یا بدون تماس بدنی باشد. مثل تحقیر، رنج و آزار روحی، فحاشی، تهدید، بی‌توجهی به نیازهای جسمی و روانی زن، سوءاستفاده مالی و عدم اجازه به زنان برای استقلال در امور مالی مربوط به خودش و قاچاق زنان برای سوءاستفاده از آن‌ها که جزو مصادیق قابل اشاره هستند.

مراقب سیلی‌هایی که به صورتمان می‌خورد باشیم

معظمه محمدی
معظمه محمدی
مراقب سیلی‌هایی که به صورتمان می‌خورد باشیم

آغاز صبح لطیف با نوشتن از خشونت تضادی دل‌خراش ایجاد می‌کند. اما فقط باید به واژه‌ها توجه داشت اصلاً مهم نیست که صبح دربارۀ خشونت بنویسی یا شب‌هنگام. خشونت، همان خشونت است. خشونت واژه‌ای مانند آب در جملۀ بابا آب داد آشنا برای هرکس است؛ اما به‌راستی خشونت چیست؟ آیا صرفاً می‌توان آن را همان پرخاشگری‌های ناشیانۀ هر روزۀ افراد نسبت به هم دانست؟ مانند فریاد زدن؟ توهین کردن؟ برخوردهای فیزیکی؟ و...

همۀ تلقی‌های بالا می‌تواند درست باشد اما به‌واسطۀ انتزاعی بودن بخشی از بسیاری واژه‌ها به تعداد همۀ ذهن‌های عالم می‌توانیم از خشونت تعریف داشته باشیم. بیشترین موضوعات پرداخت به خشونت دربارۀ خشونت‌های خانگی و یا جنسیتی صورت گرفته است؛ اما این بار من می‌خواهم از خشونت‌های دوستانه، همکارانه حرف بزنم. بله درست متوجه شده‌اید. این ترکیبی است که الآن توسط خود من خلق شد و شاید درست همان احساس متناقض نوشتن دربارۀ خشونت در یک صبح دل‌انگیز را به انسان بدهد. خشونت دوستانه-همکارانه؟ همه با پرخاشگری‌هایی که در نهایت به خشونت به معنای عام تعبیر می‌شوند آشنا هستیم. تا به حال شده است که از جانب دوست و همکارتان در موقعیتی قرار گرفته باشید که بدترین دشمنتان شما را در آن موقعیت قرار نمی‌دهد؟ مطلقاً منظورم موقعیتی دشمن مآبانه نیست.

باور زنان به توانستن

سارا زریسفی
سارا زریسفی

مدیر شرکت طراحی آسانا

باور زنان به توانستن

یادداشتی پیرامون فعالیت خانم‌ها در عرصه‌های عمومی

اینکه به عنوان یک زن ایرانی بخواهید وارد فعالیت اجتماعی شوید موضوع مهمی است که البته این روزها به نظر می‌رسد حساسیتی به‌مراتب کمتر از گذشته دارد و بیش از همیشه به رسمیت شناخته شده است.

اول اینکه تعداد بانوان دانش‌آموخته دانشگاه‌های ایران بسیار بیشتر از گذشته است و ورود به دانشگاه دیگر دغدغه اکثر قریب به‌اتفاق دختران ایرانی نیست. دوم اینکه جامعه به طور قابل‌توجهی فعالیت شغلی بانوان را پذیرفته است و دیگر این موضوع به عنوان تابو مطرح نیست و اتفاقاً برای بسیاری این فعالیت شغلی اتفاقی واجد ارزش است. نگاه کنید به این موضوع که علاوه بر فعالیت در حوزه‌های پزشکی و مهندسی و آموزشی و مدیریتی و تولیدی، زنان ایرانی مشاغل سابقاً مردانه‌ای چون رانندگی حتی رانندگی خودروهای سنگین و کار در معادن را نیز تجربه می‌کنند و کسی از این موضوع متعجب نمی‌شود. سوم اینکه ورود زنان به چرخه اقتصادی جامعه توانسته است بهره‌وری اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد چه اینکه در میان این تعداد فعال اقتصادی خانم تعداد زیادی به‌عنوان تولیدکنندگان و فعالین بزرگ و کارآفرینان برتر حضور دارند و این اتفاق باعث شده است استعدادهای زیادی در حوزه کسب و کار و اقتصاد ایران از میان زنان شکوفا شوند. چهارم اینکه زنان ایرانی بیش از همیشه خود را باور کرده‌اند و متوجه شده‌اند که چه جایگاه ارزشمندی در حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مملکت دارند. نگاه کنید به مجلس خصوصاً در دوره اخیر، شوراهای شهر، دانشگاه‌ها و... که تأثیر حضور زنان دیگر نادیده گرفتنی نیست و هر جا پای انتخاب مردم هم خصوصاً در انتخابات مجلس و شوراها به میان می‌آید این اعتماد عمومی خود را بیشتر نشان می‌دهد که ناشی از اعتماد زنان به خودشان و توانایی‌هایشان است و به کلیت جامعه نیز راه یافته است و در میان چهار موضوعی که برشمرده شد اهمیتش از همه بیشتر است. لذا به نظر می‌رسد با این رویه‌ای که در میان دختران و زنان ایرانی شکل گرفته است امیدها پررنگ‌تر و تلاش خانم‌های ایرانی برای رسیدن به وضعیت مطلوب زودتر به ثمر خواهد نشست‌.